سلام آذرماه مه آلود شروع شد بارونی و سرد دوست دارم یک روز صبح با همون موهای ژولی پولی وقتی که لیوان نسکافه رو از روی کانتر آشپزخونه بر میدارم برم توی مه و گم و گور بشم برای همیشه مه هیچ وقت برای من ته نداشته نه میشه جلو رو ببینی نه پشت سرت رو فقط خودت هستی و خودت چقدر این روزها کسالت بار و به درد نخور ه دلم یک اتفاق می خواد یک اتفاق خوب که چند وقت درگیرش باشیم بلند بلند بخندم آرامش داشته باشم. جلوی در پارک ایستادم تا در ماشین رو قفل کنه از دور نگاهش کردم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آژانس دیجیتال مارکتینگ آرکاوب طبيعت را زیبا باید دید وبلاگ شخصی جلال ترابی تست بلاگ کتابفروشی | بانک کتاب | فروشگاه اینترنتی کتاب خرید اینترنتی دانلود سرای دانشجویی فروشگاه