قوانین ازدواج و مهریه
مشکلات و بحث هایی که بین زن و مرد ایجاد می شود، اما بد تراین است که زن بدون اینکه با مرد زندگی کند وبدون تعهدی به زندگی، مطالبات مالی داشته باشه و پول بگیرد، اینگونه قانون دست ن سو استفاده چی را باز گذاشته که نیاز است قانون گذاران در این باره فکری کنند، تا ن افسارگسیخته نتوانند بدون انجام وظایف قانونی خود، به مرد فشار بیاورند و اورا را تلکه کند. قانون باید طوری برخورد کند تا دست تبهکاران به سمت این مورد نیاید و جامعه دچار افسار گسیختگی از هم پاشیدگی نشود، در مواردی حتی تبهکاران با زن ها دست به یکی می شوند و با زن ها قراردادهایی می نویسند که مهریه شما را مطالبه می کنیم و فلان درصد از شما می گیریم (زندگی شما را نابود می کنیم و جامعه را دچار واپاشی می کنیم)
در اینجا قانون نسبت به موضوع مهریه از قوانین اسلام استفاده نموده و در صورت پرداخت نشدن مهریه اعمال فشار نموده و مرد روانه زندان می کند. (هر چند اسلام زندان در مورد مهریه را صحیح نمی داند) در صورتیکه در مورد الزام به تمکین انگار از قوانین فرانسه الهام گرفته شده، بطوری که هر چند زن محکوم به الزام به تمکین می شوند، اما قانون احرم فشاری در مورد الزام به تمکین ن ندارد (و تنها پرداخت نکردن نفقه است) که موجب می شود ایندچنین ن آزادانه در جامعه به افسارگسیختگی خود ادامه داده و در این زمینه تشویق شده و به اعمال فشار نسبت به مرد ادامه دهد، که به این صورت مرد تنها حکم برده ای برای زن دارد. که اینجا از قانون گذاران تقاضا می گردد نسبت به این موضوع فکری کنند به طوری که یا ۱- هم در مورد پرداخت نشدن مهریه و تمکین نکردن زن، اعمال فشار شده و زندان را در نظر بگیرند یا اینکه ۲- نسبت به هر دو مورد پرداخت نشدن مهریه و تمکین نکردن زن، زندانی در نظر گرفته نشود تا اینکه موجبات ی های مالی از بین بروند و بنیان، پایه و اساس خانواده مستحکم شود.
متاسفانه مشکل دیگری که است مردان خود حامی و پیگیر مشکلان مربوط به جنسیت مذکر نیستند. اگر به جامعه ن نگاهی داشته باشیم صدها مجموعه حمایت از ن وجود دارد، اما هیچ جامعه حمایت از مردان نیست، مردان در ازدواج ها دچار مشکلات و محکومیت های متعددی می شوند اما این مشکلات و محکومیت ها را حق خود (مردان) می دانند به مانند شکاری که محکوم است به شکار شدن. آیا مردان تا به حال به این فکر کرده اند که چقدر برای گذران امور زندگی لطف می کنند و زحمت می کشند و هنگامی که به منزل بر می گردند، زن بدون اینکه متشکر باشد برعکس طلب کار هم است یعنی زن، مرد را محکوم می داند، حتی امروزه برای حیوانات حقوقی در نظر گرفته می شود اما نسبت به مرد هر بلایی هم که سر او بیایید اشکالی ندارد. آیا از این زندگی، سهم مرد بیشتراست؟ لذت بیشتری میبرد؟ کار کمتری انجام می دهد؟
در گذشته ن نیز کار می کردند حتی اگر شده در خانه و حامی زندگی مشترکشان بودند، ن اوروپایی نیز چه شاغل باشند چه شاغل نباشند همراه و پابپای همسرانشان هستند اما متاسفانه امروزه با عملی شدن قوانین، دیگر ن خود را جزئی از این زندگی که به فکر پیشرفت زندگی باشد نمی دانند، با این قوانین زن خود را فردی می دانند که به مرد لطف نموده و همسر او شده است، همین که در شناسنامه ثپت شده کافی است و مرد را برده خود می داند. عشقی وجود ندارد، داستان ارباب و رئیتی است. ازدواج ن تنها به جهت داشتن برده ای توسری خور است.
خیلی از ازدواج ها مشکلی ندارد و شادی در زندگی حکم فرما است، اما اگر زنی بخواهد مردی را تلکه کند، این خلا و جود دارد که ن با فکار مادی یا این که فکر می کند به این طریق می تواند در زندگی خود حاکم تر باشد (که معمولا این فکر از بیرون از زندگی به دلیل سود بردن افراد سود جو در جامعه به ذهن زن فراد سوجو این رخنه می کند)، اما در واقعیت حاکم تر نمی شود، گاهی مقداری پول می گیرد اما در عوض زندگی دیگر نابود شده، برای هر دو (زن و مرد)، اما برای افراد سودجویی که با زن معامله کرده و زن را ترغیب کرده اند تا زندگی خود و همسرش را نابود کند، هیچ مشکلی ایجاد نشده است. این افراد سود جو که معمولا جدا از زن و مرد هستند پولشان را می گیرند بدون اینکه در زندگیشان خللی ایجاد شود و این وسط زن و مرد و زندگیشان نابود می شود و زندگیشان در دست این سودجویان حراج می شود.
اما آیا جامعه ای که افراد آن (مهندسان، معلمان، دکترها، محققان، کسبه ها ،کارگران و . ) درگیر دادگاه ها و زندان ها باشند، دیگر می تواند به موفقیت ها دست یابد و جامعه شادی باشد؟
نیاز روز زندگی ,ن ,مهریه ,جامعه ,مورد ,تمکین ,اعمال فشار ,پرداخت نشدن ,نشدن مهریه ,بدون اینکه ,تمکین نکردن منبع
درباره این سایت